قسمتهای این سخنرانی که با موضوع «زندگی، پول و دیگر هیچ» صورت گرفته در ادامه از نظرتان میگذرد:
اینکه در طول پنج سال، سازوکاری در نظام بانکی رقم میخورد و بهطور عمومی یک نفر و یک مجموعه میتوانند 3000 میلیارد تومان اختلاس کنند، پدیده عجیب و غریبی نیست. در دورههای قبل هم ابتدا در سال 70، 71 با موضوع مشابهی مواجه شدیم به مبلغ 123 میلیارد، در دوران بعد شاهد پدیدهای به نام شهرام جزایری بودیم و در دوره اخیر هم عدد 3000 میلیارد.
واقعیت قضیه این است که متأسفانه در برخورد با این قضایا مماشات شد و از همان روز اول تعارف کردند. اگر در همان قضیه 123 میلیارد یا بعداً قضیه شهرام جزایری برخورد جدی صورت میگرفت و یا در دوره اخیر، وقتی این قضیه رو شد، برخورد خیلی جدی میکرد، کار بهاینجا نمیکشید.
یک قالپاقدزد یا کیفقاپ در کشور ما دچار مشکل میشود، صفحه حوادث روزنامهها عکس او را تمام رنگی چاپ میکنند و شرح مفصلی از او مینویسند و فقط یک باند مشکی روی چشمهایش میگذارند، اما هر وقت بهاین جریانهای کلان اقتصادی رسیدند، متأسفانه از حروف «و»، «د»، «م»، «ن» استفاده کردند و حتی اسم طرف را هم نگفتند. وقتی دستگاه قضایی، سازمانهای امنیتی و مجموعههای اقتصادی چنین خبط و خطایی را مرتکب شدند، باید تاوانش را ببینند که وقتی آن روز بهاین قضیه نپرداختند، امروز باید شاهد این باشند که یک نفر 3000 میلیارد، یعنی 1 درصد کل بودجه کشور را در اختلاس و ارتشا و پولشویی و باز کردن LCهای عجیب و غریب در نظام بانکی کشور به یغما ببرد کهاین حکایت از آن میکند که ما باید از اساس به مقوله اقتصاد پولمبنا و این اتفاقاتی که در اروپا و بهخصوص در ایالات متحده میافتد، توجه جدی داشته باشیم.
حتی دولت اصولگرای فعلی! تئوریسینهای اقتصادی دولت فعلی از دانشگاه علامه طباطبایی هستند که رسماً در این دانشگاه، به لیبرال بودن مشهورند و خندهدار است که سیستم اقتصادی دولت اصولگرا در اختیار مرکانتیلیستهایی است که شما نمونهاش را میبینید. لیدر اینها آقای پژویان است که دو شاگرد اصلیاش، دبیر طرح هدفمند کردن یارانه و معاون اقتصادی وزارت اقتصاد و خود وزیر اقتصاد. اینها اساساً فریدمنی هستند، یعنی اقتصاد را از نگاه میلتون فریدمن میبینند. مسئله من این نیست که مدیران کدام جناح سیاسی بیعرضگی کرده و موجب این اختلاس شده، مسئله من این است که چطور میشود تئوریسین اقتصادی جمهوری اسلامی لیبرال باشد؟