دکتر حسن عباسی Dr Hasan Abbasi .ir

کاملترین سایت برای شناخت استراتژیست بزرگ جناب دکتر حسن عباسی / دانلود صوتی تصویری DrHasanAbbasi.ir

دکتر حسن عباسی Dr Hasan Abbasi .ir

کاملترین سایت برای شناخت استراتژیست بزرگ جناب دکتر حسن عباسی / دانلود صوتی تصویری DrHasanAbbasi.ir

عدم حمایت روشنفکران یقه احمدی نژاد را می گیرد

آفتاب-حسن عباسی، رییس موسسه "دکترینال امنیت بدون مرز" است. موسسه‌ای که همچون رییس خود تا پیش از سخنرانی مشهور عباسی در جمع دانشجویان مشهد در حمله شدید به سیاست خارجی کشور، ناشناخته مانده بود.

آفتاب-حسن عباسی، رییس موسسه "دکترینال امنیت بدون مرز" است. موسسه‌ای که همچون رییس خود تا پیش از سخنرانی مشهور عباسی در جمع دانشجویان مشهد در حمله شدید به سیاست خارجی کشور، ناشناخته مانده بود. آن سخنرانی، البته برای سخنران بی‌هزینه نبود و منجر به چند شکایت از وی شد، اما خود وی تاکید می کند که این پرونده "آخر این ماه تمام می شود و می رود." عباسی ارجاع پرونده هسته ی ایران به شورای امنیت را بسیار نامحتمل بر می شمرد، شکست دولت ا حمدی نژاد در صورت عدم وجود پشتوانه تئوریک را حتمی می داند و تاکید می کند که کابینه جدید، با ترکیبی که دارد، کابینه ای نیست که بخواهد شق القمر کند. گفت و گو با عباسی در ماشینی که وی را به سمت فرودگاه می برد انجام شد، مساله ای که وی از آن ناراضی بود و تاکید می کرد که مایل بود مصاحبه در شرایطی بهتر و با وقت مناسب برگزار شود. با هم این گفت و گو را می خوانیم.
آقای دکتر، شما فکر می کنید دولت آقای احمدی نژاد همان حکومت علوی خواهد شد که خود ایشان در ایام تبلیغات مدعی آن بودند یا دولتی خواهد بود که قادر به انجام هیچ کار خاصی نخواهد بود، یعنی همان ادعایی که اصلاح طلبان می کردند؟

من فکر می کنم موضع گیری آقای احمدی نژاد باید جامعه ای اسلامی را بسازد که سکوی پرتاب به به سوی جامعه مهدوی باشد. جامعه علوی مختصات خاص خودش را دارد که ما نمی توانیم به آن سمت برویم، اما به سمت جامعه مهدوی می شود حرکت کرد. جامعه مهدوی که درآینده قرار دارد، به نسبت جامعه علوی که در گذشته بوده، دست یافتنی تر است.

مختصات این جامعه مهدوی چگونه است؟ مثلاً با جامعه مطلوب انصار حزب الله که با انتشار بیانیه اخیر خود از آن گفته اند چه مناسبتی دارد؟

موضع گیری جریان های حزب اللهی و دوستان اصول گرا در واقع تداعی کننده همان اشتباهی است که در دولت اصلاحات اتفاق افتاد و بعضی گروه‌ها آن را مصادره کردند؛ و به جای این که این جریان را مردمی و فراگیر و فراجناحی کرده و دایره شمولیتش را بر همه مستولی کنند، متاسفانه دیدیم که آن را یکی - دو مجموعه محدود برای خود مصادره کردند و نتیجه این شد که از حالت مردمی بودن خارج شدند و مقبولیتشان از آن چه که خودشان فکر می کردن بسیار کمتر شد.

 امروز خودشان می گویند که ما مردم را رها کردیم، به مردم توجه نکردیم . آنان که ادعای طراحی N.G.O ها را در بدنه جامعه داشتند، حداقل باید سلول هایی را در اجتماع می کاشتند که نکردند. عین این اشتباه را بعضی جریان های حزب الله و اصول گرا در مورد واقعه سوم تیر دارند مرتکب می شوند.

 واقعه ای که یک انقلاب بود در تغییر رویکرد به مدیران نظام، جوان کردن مدیران نظام، شاداب کردن مدیران نظام و در واقع خالص تر کردن آن ها؛ و قرار است جامعه را از سمت جامعه مدنی به سوی جامعه مهدوی و از شعارهای اومانیستی به سوی خدامحوری و از استیل زندگی آمریکایی به سوی استیل زندگی انسان الهی ببرد. مردم می توانستند به کاندیداهای دیگر رای بدهند و گزینه های دیگر را داشته باشند، اما به این کاندیدا رای دادند و به سوی این گزینه ها آمدند.

 این انقلاب را اگر بعضی جریان ها مصادره کنند، قدم در راه سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت گذاشته اند و برخوردی که آن ها در مساله دوم خرداد داشتند. به اعتقاد من بیانیه انصار، علی رغم این که نیروهای حزب اللهی، بچه های خدوم، صادق و خوبی هستند، بیانیه از سر درایتی نبود. با این روند و نگاهی که در بیانیه مطرح شد، احتمال زیادی دارد که آن گونه که اصلاح طلبان می گفتند که این دولت کاری نمی تواند بکند، محقق شود.

یعنی شما فکر می کنید با توجه به ترکیب کابینه و سوابق افرادی که در کنار آقای احمدی نژاد هستند، این برخوردها انجام نخواهد گرفت؟ با توجه به این که به هر حال اصول گرایان در چند سال اخیر نشان داده اند که زیاد با مسایلی چون آزادی مطبوعات و احزاب و ... میانه خوشی ندارند.

ببینید، به طور حتم در دنیای امروز برخوردهای دفعی صرف جواب نخواهد داد. اگر قصد بر برخورد است باید جایگزینی نیز پیدا شود. از طرف دیگر من به نوعی حساب آقای احمدی نژد را از بقیه گروه های راست جدا می کنم. چون ایشان وام دار هیچ گروهی نیستند.

فکر نمی کنید تاکید روی این مساله اشتباه باشد. چون به هر حال این عدم حمایت احزاب، گروه ها، جمعیت ها و شخصیت ها در جایی یقه آقای احمدی نژاد را خواهد گرفت.

به طور حتم همین طور است. این مساله هم نقطه قوت است و هم نقطه ضعف. همان طور که گفتم مثلا عدم حمایت ۹۹ درصد روشنفکران از آقای احمدی نژاد یک نقطه ضعف بزرگ برای دولت وی است. نقطه ضعفی که می تواند حتی به فلج شدن دولت بینجامد. به هر حال این روشنفکران همه نیروهای فکری جامعه هستند و جامعه را تغذیه فکری می کنند. به طور حتم تقابل آن ها با دولت برای دولت آینده مشکلاتی را به همراه خواهد داشت.

فکر می کنید تعامل دولت آینده با چنین گروه هایی چطور خواهد بود؟

من فکر می کنم به طور کلی جریانات اصول گرای دولت در هیچ حالتی نباید از مردم روی برگرداند.

این جواب خیلی کلی است. به طور مشخص شما فکر می کنید چه باید بکنند؟

ما به طور کلی سه سناریو را متصور بدانیم: سناریوی اول این است که جریانات اصول گرا کاملا پشت دهند به مردم و اسلام. سناریوی دوم این است که دولت و حکومت را عین قرآن و اسلام بدانند و رو به مردم بیاورند و تعبیر بی ادبانه اش این است که بخواهند مردم را ادب کنند و آن ها را به بهشت ببرند، با حجاب کنند و ... . این جا تقابل با مردم به وجود می آید.

 سومین سناریو این است که می توانند یک آینه دستشان بگیرند و اجازه دهند مردم خودشان اشکالات خودشان را برطرف کنند. از سه حوزه تشخیص، تصمیم و اقدام، نباید به جای مردم اقدام کرد. فقط باید تشخیص مردم را بالا برد، نه این که به جای آن ها تشخیص داد.

فکر نمی کنید این بحث شما کمی انتزاعی و آرمان گرایانه است؟

به هر حال این ها از ابزار رسیدن به جامه مهدوی است...

برای رسیدن به جامعه مهدوی مورد نظر شما، چگونه باید با چالش های سیاسی و اقتصادی همچون مساله پرونده هسته ای اران و یا مسایلی هم چون فقر، فحشا و ... برخورد کرد؟

طبیعتا دولت شوراهای کلانی دارد که از نهادهای انتصابی و انتخابی در آن ها افرادی هستند. این مشکلات باید در آن جا حل شود. اما کار نخستین باید رو به سوی پایین باشد و سعی شود معیارهای زندگی مردم بالا بیاید. نه این که پولداران را فقیر کنند، بلکه سعی کنند فقرا پولدار شوند. این روند باید تعریف و استانداردسازی شود، والا ممکن است کار ما منتج به توزیع فقر شود.

فکر می کنید تیم فعلی اقتصادی آقای احمدی نژاد توانایی انجام این کار را دارد؟

در حال حاضر و با ترکیبی که من دیدم من فکر می کنم دولت بعدی دولتی بسیار معمولی خواهد بود، یعنی شق القمر نخواهد کرد و از طرفی همان مشکل معمول پراگماتیست ها را خواهند داشت: عدم توجه به تئوری و پشتوانه تئوریک. 

این مساله در کوتاه مدت هم می تواند به دولت احمدی نژاد ضربه بزند و این همان دلیلی است که گفتم. یکی از نقاط ضعف بزرگ این دولت عدم حمایت درصد عظیمی از روشنفکران از وی می باشد. البته نکته ای را نباید فراموش کرد که حاکمیت کاملا یکدست شده و این به طور حتم باعث می شود که انرژی دولت در بعضی جاها هدر نرود.

کمی این مساله را بیشتر توضیح می دهید؟

ببینید، برای اولین بار کل حاکمیت یک دست شده است. یعنی تمامی نهادهای انتصابی و انتخابی در حال حاضر در دست اصول گرایان قرار دارد! اعم از دولت و مجلس و شوراها و شورای نگهبان و قوه و قضاییه و ... . این مساله باعث می شود که دولت در کارهای خود با چالش های کمتری مواجه شود. 

مثلا یکی از شعارهای دولت آقای خاتمی جامعه مدنی و توسعه سیاسی بود که به طور حتم یکی از ارکان آن مطبوعت آزاد بود. شما ببینید در دوره آقای خاتمی چه برخوردی با مطبوعات صورت گرفت و چه مقدار از انرژی دولت و مجلس صرف این گونه مسایل شد. یا مثلا رد صلاحیت ها یا دستگیری نمایندگان و رد شدن طرح ها و لوایح و خیلی مسایل دیگر.

 بگذارید مثالی عینی بزنم. در دوره آقای احمدی نژاد در شهرداری تهران کارهای عمرانی بزرگی انجام نشد، بزرگراهی ساخته نشد، اما چرا مثلا چندین و چند بزرگراه راه افتادند؟ این بزرگراه ها قبلا ساخته شده بودند و به پادگان ها رسیده بودند و آن ها هم با شهرداران قبلی مثل الویری و ملک مدنی لج کرده بودند. اما وقتی احمدی نژاد وارد شهرداری شد خود پادگان ها دیوارها را باز کردند تا بزرگراه راه بیفتد. 

این خیلی مساله مهمی است. یا این که شما مطمئن باشید برای این دولت حتی در صورت بروز اشتباه و تخلف هم مشکلی از سوی قوه قضاییه پیش نخواهد آمد. به همین دلیل بنده بسیار امیدوار بودم که این دولت بتواند به سمت جامعه مهدوی برود، اما باید ببینیم که با این کابینه چه خواهد شد.

این دولت برای مساله هسته ای ما چه راهکاری اندیشیده؟

من فکر می کنم در مورد این مساله نباید ذهن جامعه را مشوش کرد و مساله را بزرگ تر از آن چه که هست نشان داد. چون واقعا حاد نیست و نهایتا در حد یک تنش باید با آن برخورد کرد و نه بحران یا تشنج. باید در فضای آرامتری این عناصر مذاکره کننده را برای مذاکرات فرستاد و در داخل هم کنش گرایی از سر عزت و اقتدار را پیشه کرد.

این کنش گرایی از سر عزت و اقتدار چگونه خواهد بود؟

ببینید، بعضی مسایل در رابطه با این پرونده وجود دارد که قولی از سوی ما در مورد آن ها داده نشده و تنها برای اعتماد سازی است. ما باید روی چنین مسایلی تأکید کنیم. ضمن آن که می توان برای مصالح ملی بعضی مسایل را زیرپا گذاشت.

این بعضی مسایل را کمی باز کنید. مثلا چه مسایلی؟

مثلا ما تاکتیک مان در مذاکره با این سه کشور خرید وقت است. اما باید دید که این مساله تا چه حد به نفع ماست. ممکن است که جایی به ما ضربه بزند و ما باید قطعش کنیم. مثلا به این نتیجه رسیدیم که تاسیسات اصفهان را فک پلمپ کنیم و کردیم. ممکن است زمانی هم به این نتیجه برسیم که غنی سازی را ادامه دهیم و باید بدهیم.

فکر نمی کنید این گونه عمل ما باعث می شود تهدیدهای شورای حکام برای فرستادن پرونده ما به شورای امنیت عملی شود و بحرانی برای کشور به وجود آید؟

من فکر نمی کنم که اروپا و آمریکا توانایی این کار راداشته باشند. هر چند که ممکن است این تنش فعلی به تشنج و بعد بحران تبدیل شود اما بعید است. چون در این مرحله دیگر ما به Total War بسیار نزدیک خواهیم شد.

آقای دکتر، تجربه اول دولت جدید در رابطه با نهادهای بین المللی تجربه خوبی نبوده. فکر می کنید در رابطه با نهادهای بین المللی دولت بعدی چطور باید عمل کند؟ مثلا تا چه حد باید به نگرانی های آنان در مورد مساله گنجی توجه کنیم؟

من فکر می کنم ما نباید توجه خودمان را به چنین مسایلی زیاد معطوف کنیم. در واقع باید به فکر کار خودمان و نتیجه آن باشیم و نه موضع گیری این سازمان ها.

به عنوان سوال آخر، به نظرتان برخورد دولت در رابطه با مساله آقای گنجی چطور باید باشد؟

در حال حاضر قوه قضاییه کارش را به خوبی انجام می‌دهد و همین روند درست است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد